دلم از زمین و زمااان گرفته

دارم میترکم

فکر کنم تنها راه خالی شدنم همین جا باشه 

کاش یه نفر رو داشتم که منو دوست داشت بدون ناخالصی و تنها برای من بود

سلول به سلولم درد رو فریاد میزنه و من هنوز زنده ام!

بزرگترین ضربه های زندگیم رو از عزیز ترینم خوردم از کسی ک خون من و اون یکیه متاسفانه ...

درد میکنه درد میکنه قلبم داره میمیره حس میکنم ازش چکه چکه داره خون میاد و من حالم بده

تنهام و جز خدا کسی نیست انگار ولی من نیاز دارم کسی رو کنارم داشته باشم 

 

از هدفام دارم دور میشم و من حالم بده خیلی بد 

دوست دارم بزارم و برم ...

کاش انقدر شجاعت داشتم که فرار میکردم

همه چی رو میزاشتمو و میرفتم

از همشون خسته و قلبی پر از درد

این درسته که دختری تو سن بیست سالگی اوج جوونیش هر روز و لحظه به خودکشی فکر میکنه و اینکه  گناهه و پشیمون میشه؟!!

هرچقدر سعی میکنم اوضاع رو خوب کنم بد و بدو بدتر میشه

 

کارام گره میخوره بهم میریزه و من درد میکشم و عزیزی ک هر روز منو با حرفاش هزار بار میکشه و بدترین و در حقم به جا اورده و من جالبه که هنوز زنده ام نه؟!

دارم خفه میشممممم

کاش بتونم از باتلاق گند زندگیم بتونم بیام بیرون

درد دارم ...

خسته ام خدا یکاری کن من واقعا دارم اذیت میشم کاش یکی بیاد دستمو بگیره و نجاتم بده

 

من سعی ام رو کردم که خودم خودمو نجات بدم اما نمیشه 

 

کاش رها بشم خسته ام کاش امشب بخوابم و صبح که بیدار شدم اینجوری نباشه قلبم آروم نمیشه انگار دیگه کاسه ی صبرش لبریز شده 

 

تقصیر خودمه ... خودم اعتماد کردم خودم ...کاش درست بشه من دیگه نمیکشم